اثرات خوردن گردو بر کبد

اثرات خوردن گردو بر کبد

ما فرض کردیم که گردوی رژیم غذایی از آپوپتوز کبدی ناشی از رژیم غذایی پرچرب  ناشی از خواص آنتی اکسیدانی آن جلوگیری می کند. موشهای نر (گروه 1) به مدت 6 هفته گردو تغذیه شدند (5/21٪ مشتق از انرژی). تجزیه و تحلیل بافت شناسی و بیوشیمیایی کبد نشان داد تجمع چربی در موش تغذیه شده در مقایسه با موش تغذیه شده با گردو مرغ  (گروه 2). مکمل گردو مانع از تغییر سطح پروتئینهای کلیدی در هموستاز لیپیدی مانند Sirt1، AMPK و FAS  می شود که منجر به کاهش تجمع چربی می شود. علاوه بر این، مکمل گردو به طور قابل توجهی سطح کبدی سیتوکروم P450-2E1، پروتئین های نیترات و پراکسیداسیون لیپید را کاهش می دهد. علاوه بر این، مکمل گردو باعث کاهش سلولهای فعال مرتبط با مرگ p-JNK و p-p38K همراه با افزایش آپوپتوز کبدی شد. اثرات مفید گردو در رژیم غذایی، حداقل تا حدی، از ترکیبات آنتی اکسیدانی آن ناشی می شود و استاتوز کبدی ناشی از، استرس نیتروکسیداتیو و آپوپتوز را کاهش می دهد.

بررسی خواص گردو برای پوست و مو

1) معرفی تاثیر گردو بر کبد

بیماری کبد چرب غیر الکلی (NAFLD) ، بیماری که به عنوان مظهر کبدی سندرم متابولیک در نظر گرفته می شود ، یکی از شایع ترین دلایل بیماری های مزمن کبدی است . افزایش چشمگیر شیوع سندرم متابولیک و NAFLD با گسترش جهانی رژیم غذایی غربی همراه با یک سبک زندگی بی تحرکتر مرتبط است، مکانیسم های پاتوژنز مولکولی NAFLD به خوبی درک نشده است ، اما یکی از مکانیسم های پاتوفیزیولوژیک به خوبی تثبیت شده ، فرضیه “دو ضربه” است. در این پیشنهاد ، تجمع چربی اولین ضربه در نظر گرفته شده است، که کبد را برای اشکال شدیدتر NAFLD به ویژه در حضور فشار استرس اکسیداتیو به عنوان “ضربه دوم” مورد آزمایش قرار می دهد. در واقع ، داده های نوظهور اخیراً نشان داده اند که افزایش تری گلیسیرید کبد منجر به افزایش استرس اکسیداتیو در سلولهای کبدی حیوانات و انسانها می شود. پیشنهاد شده است که تجمع چربی در سلولهای کبدی با اختلال عملکرد میتوکندری همراه است ، که ممکن است با افزایش استرس نیتروکسیداتیو ناشی از تولید پیشرفته گونه های اکسیژن فعال (ROS) و گونه های ازت واکنش نشان داده شود.

مضرات خوردن گردو

2) مواد و روش های تاثیر گردو بر کبد

موشهای صحرايی نر (5 هفته) (گروه 1). پس از گذشت یک هفته از سازگاری، موشها به طور تصادفی به سه گروه (6 نفر در گروه) تقسیم شدند که یا یک رژیم غذایی منظم (14٪ چربی با کالری) ; با استفاده از فرمول باز موش / ماده موش / سنتی / جوندگان بدون مقادیر فیزیولوژیکی مناسب گردو (21.5٪ انرژی کل با 18.9٪ کالری مشتق از چربی) به مدت 6 هفته. جیره های گردو به عنوان ایزوکالری طراحی شدند. ترکیب رژیم غذایی در جدول تکمیلی 1 نشان داده شده است. موشها در گروههایی از سه قفس با دمای 22 درجه سانتیگراد با چرخه 12 ساعته روشن و تاریکی قرار گرفتند و به آنها دسترسی رایگان به رژیم غذایی و آب داده شد. وزن هر موش یک بار در هفته تعیین می شد و میزان مصرف مواد غذایی آنها در طول دوره تغذیه روزانه ثبت می شد. نسبت بازده غذایی (FER) به عنوان گرم افزایش وزن بدن در هر گرم از غذای مصرفی محاسبه شد. پس از 6 هفته ، بافتهای کبدی از موشهایی که یک شبه ناشتا بودند (12 ساعت) خارج شدند و بلافاصله در صورت خنک شدن در حالیکه نمونه های خون تنه پس از سرخوشی از حیوانات آرام گرفته شده به داخل لوله های جمع آوری خون جمع آوری شدند، فوراً منجمد شدند. تمام نمونه ها در دمای 80- درجه سانتیگراد تا زمان تجزیه و تحلیل ذخیره شدند. آزمایشات حیوانات مطابق با دستورالعمل های ملی انستیتو بهداشت انجام و مورد تأیید کمیته نهادی و مراقبت از حیوانات قرار گرفت.

بیشتر بخوانید»»»نهال گردو اصلاح شده

3) نتایج تاثیر گردو بر کبد

پس از 6 هفته تغذیه، تجزیه و تحلیل بافت شناسی تجمع قطرات چربی در کبد موش های ( گروه 1) ، در حالی که محتوای چربی کبدی به طور قابل توجهی  موش هایی که از عصاره گردو تغذیه کدند کاهش یافته علاوه بر این ، موش های تغذیه شده با گردو از نظر فعالیت NAFLD به طور قابل توجهی پایین تر از موش های تغذیه شده با عصاره مرغ بودند بودند. مطابق با ارزیابی بافت شناسی، موش های تغذیه شده با عصاره گردو بالاترین سطح TG کبدی را نشان دادند و این گروه در گروه HFD + W به طور قابل توجهی کاهش یافته است.

هیچ تغییر معنی داری در محتوای ATP کبدی در بین گروه های مختلف مشاهده نشد (داده ها نشان داده نشده است). از HFD در سطح لپتین سرم، در مقایسه با گروه کنترل، که با مصرف مکمل گردو به طور قابل توجهی کاهش یافته است . افزایش وزن بدن و همچنین چربی احشایی موشهایی که عصاره مرغ را تغذیه می کردند بیشتر از موشهایی بودند که از عصاره گردو استفاده می کردند بود. علاوه بر این ، مکمل گردو جذب غذای را تغییر نمی دهد ، در حالی که موش های HFD- و HFD + W- تغذیه شده نسبت به کارآیی مواد غذایی (FER) در مقایسه با موش های کنترل بیشترین بازده غذایی را دارند. علاوه بر این ، مکمل گردو تحمل گلوکز یا مقاومت به انسولین را تحت تأثیر قرار نمی دهد ، اگرچه HFD به مدت 6 هفته نرخ هر دو پارامتر را تغییر نمی دهد (شکل 1F-I) ، احتمالاً به دلیل قرار گرفتن در معرض کوتاه نسبی HFD.

مقالات مرتبط




نظرات کاربران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ارتباط با برترنهال